پاسخ ملیکا وطن‌پور نویسنده دلنوشته زیبای دختری در روی تخت بیمارستان به ابراز محبتهای مردم عزیز  به گزارش چند روز پیش در بخش سرویس کودکان سایت ، دلنوشته از ملیکا، کودکی که در بیمارستان بستری بود، منتشر شد و بینندگان بسیاری از سراسر ایران با او ابراز همدردی کرده و برای او آرزوی سلامتی کردند و نامه نوشتند.

و اما هم اینک پاسخ ملیکا به پیام های پر مهر و محبت شما مردم مهربان؛

بسم الله الرحمن الرحیم

کسی که از بندگان خوب خدا تشکر کند، مانند کسی است که از خدای مهربان تشکر کرده است.

خدمت همهٔ مردم عزیز سلام. من ملیکا وطن‌پور هستم که دلنوشته‌ام چند روز گذشته در سایت‌ منتشر شد. خواستم بگم الحمدلله به لطف خدای مهربانم و با دعای امام زمان عج عزیزم و دعاهای شما آدم های خوب خدا، حالم خوب شد و به مدرسه برگشتم. باورم نمی‌شد که نامه‌ام را در همه جا پخش کنند، از سایت تابناک باتو خیلی ممنونم که برای اولین بار دلنوشته‌ام را چاپ کرد، خیلی خیلی خوشحال شدم، اما بدانید که من چادری هستم و اون عکس هایی که شما دیدید برای موقع نمازم بود که با آنژیکت و اکسیژن در روی تخت بیمارستان نمی‌توانستم چادر سرم کنم. من افتخار می‌کنم که شیعه هستم و خدا و امام زمانم عج را دوست دارم.

بچه‌ها! نماز و حجاب را فراموش نکنیم و در هر حال یاد خدا و دعا کردن را از یاد نبریم، چون فقط راه نجاتمان با خدا بودن است. شاید باور نکنید که نمازهای روی تخت بیمارستانم، قشنگ‌ترین، زیبا‌ترین و شیرین‌ترین نمازهای عمرم بود. در آن لحظات خیلی سخت، احساس می‌کردم دلم خیلی شکسته و خدای بزرگم با مهربانی و دلسوزی خیلی زیاد به من نگاه می‌کند.
 
راستی! خیلی‌ها در پیام‌ها می‌گفتند که از ملیکاجان چه خبر! خوب شده یانه؟ بله، الحمدلله امام حسین (ع) به لطف خدا، شفایم را داد و حالم خیلی بهتر شده و از روز شنبه به مدرسه رفتم و دوباره در کنار همکلاسی‌هایم مشغول به درس خواندن شدم.

بچه‌ها! مادرم می‌گوید تربت امام حسین و قطرات اشک بر امام حسین (ع) مرهم و شفای همهٔ دردهاست و من در این چندماهی که در بیمارستان‌ها بستری بودم به این وسیله‌ حالم خوب شد.

بچه‌های عزیز! هم سن و سالهای خوبم! می‌خوام به شما بگم که اگر مریض شدید و یا دلتان گرفت و نمی‌دانید با چه کسی حرف بزنید، اول وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخونید و با خدا صحبت کنید و یک صلوات بفرستید همهٔ مشکلاتتان حل می‌شه. بابا و مامانم بهم یاد دادند که صبور باشم و بر مشکلاتم غلبه کنم. منم این کار رو انجام می‌دم و خیلی زود قلبم آروم می‌شه.

بچه‌های عزیز! پدر‌ها و مادر‌ها خیلی مهربونند، برای من که خیلی زحمت کشیدند، من هم همیشه دست‌ها و پاهای پدرم و مادرم را می‌بوسم و به این کار افتخار می‌کنم و آن‌ها هم برایم دعا می‌کنند، شما هم دست‌ها و پاهای پدر و مادرتان را ببوسید که اینکار، خیلی خدا را خوشحال می‌کنه و ما را به بهشت می‌بره، بهشتی که می‌تونیم بدون هیچ مریضی و درد و سختی و آمپول و سرمی، زندگی کنیم و حتی با فرشته‌ها و با بال‌هایمان در بهشت پرواز کنیم ان شاءالله.

لطفا برایم دعا کنید که دوباره مریض نشم چون تمام رگهام پاره شده و پوستم کبود شده و دیگه جایی برای آمپول و سرم زدن ندارم و حالا که مرخص شدم دلم برای بچه‌های مریض بیمارستان می‌سوزه، لطفا برای آن‌ها هم دعا کنید. از احوالپرسی‌های اینترنتی تون ممنونم.

راستی بچه‌ها، یه چیزی یادم رفت بهتون بگم که اگر زیر بارون دعاکنیم خدا دعاهامون رو مستجاب می‌کنه و الانم داره بارون میاد. فقط یادمون باشه دعاهای خوب خوب کنیم مثل دعا برای سلامتی و ظهور امام مهربونمون حضرت مهدی علیه السلام خدانگهدارتون، ملیکا وطن پور ۹ ساله، کلاس چهارم.